علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 12:44 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
راتر براي اين كه تفاوتهاي شخصيت موجود در عقايد ما نسبت به منبع تقويت مان را تعيين كند از مفهوم منبع كنترل استفاده كرد كه شكلي از انتظار تعميم يافته است . بين مفهوم منبع كنترل راتر و مفهوم خود كار آمدي بندورا شباهت هايي وجود دارد . هر دوي آنها به ادراك يا عقيده ما درباره درجه كنترلي كه بر رويدادهاي زندگي و تلاشهايمان براي برخورد با آنها داريم مي پر دازند . تفاوت عمده بين اين دو مفهوم اين است كه منبع كنترل مي تواند به بسياري از موقعيت هاي موجود در زندگي تعميم يابد ، در حالي كه خود كار آمدي ب موقعيتي خاص محدود مي شود . افرادي كه با متغير شخصيت منبع كنترل دروني مشخص مي شوند اعتقاد دارند تقويتي كه آنها دريافت مي كنند تحت كنترل رفتارها و ويژگيهاي خود آنهاست . آنهايي كه داراي منبع كنترل بيروني هستند تصور مي كنند كه تقويت توسط ديگران ، سرنوشت و يا شانس كنترل مي شود . آنها متقاعد شده اند كه در رابطه با اين نيروهاي بيروني عاجز هستند . منبع كنترل ما تاثير زيادي بر رفتارمان دارد . افراد داراي منبع كنترل بيروني ، كه معتقدند رفتارها و توانايي هايشان تاثيري در تقويت هايي كه دريافت مي كنند ندارند ، اغلب ارزش كمي براي هر گونه تلاش در جهت بهبود شرايط خود قائل هستند . وقتي كه آنها تصور مي كنند كه انتظار كنترل كمي بر زندگي خود چه در زمان حال يا در آينده دارند ديگر چرا تلاش كنند . در مقابل افرا د داراي منبع كنترل دروني معتقدند كه آنهاكنترلي جدي بر زندگي دارند و طبق آن نيز رفتار مي كنند . آنها ارزش بيشتري براي مهارتها و پيشرفت هاي خود قائل هستند و نسبت به نشانه هاي محيطي كه براي هدايت رفتار خود به كار مي برند هوشيار ترند . آنها اغلب اضطراب كمتر و اعتماد به نفس بيشتري را گزارش مي دهند و آمادگي بيشتري براي پذيرفتن مسئوليت اعمالشان دارند و از سلامتي رواني و جسماني بيشتري برخوردارند . مفهوم منبع كنترل را راتر از آزمايش مربوط به انتظارهاي تعميم يافته به وجود آورد . برخي افراد احساس مي كنند آن چه براي آنها اتفاق مي افتد توسط نيروهاي بيروني كنترل مي شود در حالي كه ديگران احساس مي كنند آن چه برايشان پيش مي آيد عمدتا توسط تلاشها و مهارتهاي خود آنها كنترل مي شود . دوعامل يا مؤلفه مفهوم منبع كنترل عبارتند از : انتظار و ارزيابي . مؤلفه انتظار شامل آن چيزي است كه وقتي از ما مي خواهند كه مفهوم كنترل را شرح دهيم اغلب به آن فكر مي كنيم . مؤلفه ارزيابي اين سؤال را در بر دارد كه موقعيت چه قدر اهميت دارد و تا چه اندازه اي لازم است كه در ان موقعيت كنترل داشته باشيم . بنابراين اگر كنترل ادراك شده دروني يا بيروني به تمام موقعيت ها مربوط نمي شود ، پس منبع كنترل ممكن است صفت شخصيت فراگير مستقل از موقعيت محرك نباشد . شايد فقط در موقعيت هايي كه برايمان اهميت دارند نياز به اطمينان از توانايي مان در اعمال كنترل داشته باشيم ، يعني آن موقعيت هايي كه داراي مؤله ارزيابي بالايي هستند . افرادي كه داراي منبع كنترل دروني هستند داراي اراده آزاد هستند . ما مي توانيم تجربيات خودمان را تنظيم و هدايت كنيم و رفتارهايمان را انتخاب نمائيم . ما ممكن است كه تحت تاثير متغيرهاي بيروني باشيم ، اما مي توانيم ماهيت و مقدار آن تاثير را شكل دهيم .افراد داراي منبع كنترل بيروني احساس كنترل را درك نمي كنند و معتقدند توسط نيرو هاي بيروني كنترل مي شوند . راتر براي ارزيابي دو نوع انتظار تعميم يافته ، دو پرسشنامه خود سنجي را ساخت . منبع كنترل دروني در برابر منبع كنترل بيروني يكي از آن دو پرسشنامه است . تلاش براي كنترل كردن محيط بيروني مان در نوباوگي آغاز مي شود و بين 8 تا 14 سالگي آشكارتر و متمايزتر مي گردد. منبع كنترل در كودكي آموخته مي شود و به طور مستقيم به رفتار والدين مربوط است . عقايد كنترل بيروني احتمالا توسط كودكان پرورش يافته در خانه هايي نشان داده مي شود كه فاقد الگوي نقش مرد بزرگسال بو ده اند . هم چنين عقايد كنترل بيروني با تعداد همشيرها افزايش مي يابد . بنابراين ، كودكان موجود در خانواده هاي بزرگ تك والدي كه توسط مادر سرپرستي مي شود . معلوم شده است والدين كودكاني كه داراي منبع كنترل دروني هستند ، بسيار حمايت كننده اند ، موفقيتها را تحسين مي كنند ( تقويت مثبت ) .در مقررات انظباطي خودبا ثبات هستند ، آنها نگرشهاي خودكامه ندارند . اين والدين با تشويق استقلال ، منبع كنترل دروني را هم چنان در آنها پرورش مي دهند . با احتمال بيشتري منبع كنترل وقتي افراد مسن تر مي شوند ، گرايش دروني آنهابيشتر مي شود كه در ميانسالي به اوج مي رسد. بر اساس بررسي ها مردان منبع كنترل دروني بيشتري از زنان دارند . افراد طبقات پايين اجتماعي و اقليت ها منبع كنترل بيروني دارند . در مجموع معلوم شده است كه آسيايي بيشتر از آمريكايي ها گرايش بيروني دارند .افرادي كه گرايش به درون دارند از افرادي كه به بيرون گرايش دارند با احتمال بيشتري به خيال پردازي هاي بيشتر درباره موفقيت و خيال پردازي هاي كمتر در مورد شكست مي پردازند ، درموقعيت هاي مختلف اطلاعات بيشتري را كسب و پردازش مي كنند ، حس انتخاب شخصي بيشتري را تجربه مي كنند ، محبوب همسالانشان هستند ، جذب افرادي مي شوند كه بتوانند آنها را دستكاري كنند ، اعتماد به نفس بيشتري دارند و به شيوه هاي ماهرانه تري عمل مي كنند . همچنين افراد داراي منبع كنترل دروني با احتمال كمتري مشكلات هيجاني دارند يا الكلي مي شوند . آنها با ناراحتي رواني بهتر كنار مي آيند ، كمتر دچار اضطراب و افسردگي مي شوند و با احتمال كمتري دست به خودكشي مي زنند . افرادي كه از نظر منبع كنترل دروني بالاتر هستند ، در مدرسه نمره هاي بالاتري مي گيرند و در آزمونهاي پيشرفت تحصيلي نمره هاي بيشتري كسب مي كنند . آنها دربرابر تلاشهاي قانع سازي و اعمال فشار مقاوم ترند و زيرك تر و كنجكاوتر هستند . افرادي كه داراي منبع كنترل دروني هستند از نظر جسماني سالم ترند ، فشار خون پايين تر و حمله هاي قلبي كمتري دارند در مورد سلامتي خود محتاط ترند ، اين افرادبه پيامهاي تندرستي حساسترند . منبع كنترل تا جايي كه به سلامت جسماني مربوط مي شود شامل چهار عامل است : تسلط بر خود ( اعتقاد فرد به توانايي غلبه كردن بر بيماري ) ، پيشگيري از بيماري ، اداره بيماري و سرزنش خود . نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |